صالح نوشت | ||
![]() ((متنی بسیار زیبا)) سعدى در كتاب گلستان ، خاطرات زیبایى از دوران جوانى و كودكى خود نقل مى كند كه گاه بسیار نكته آموز و دل انگیز است . در یكى از این خاطرات مى گوید: یاد دارم كه در ایام كودكى ، اهل عبادت بودم و شب ها بر مى خاستم و نماز مى گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم .شبى در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامى را بر كنار گرفته ، مى خواندم . در آن حال دیدم كه همه آنان كه گرد ما هستند، خوابیده اند . پدر را گفتم : از اینان كسى سر بر نمى دارد كه نمازى بخواند. خواب غفلت ، چنان اینان را برده است كه گویى نخفته اند، بلكه مرده اند . پدر گفت : تو نیز اگر مى خفتى ، بهتر از آن بود كه در پوستین خلق افتى و عیب آنان گویى و بر خود ببالی! گلستان سعدی ، باب دوم ، ص 74
برچسب ها: عیب جویی، غیبت، نماز شب، سعدی علیه الرحمه، زهد و تقوا، اهل عبادت، گلستات سعدی، [ سه شنبه 9 تیر 1394 ] [ 12:21 ب.ظ ] [ صالح کریمی ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |